یادداشت های یک خبرنگار

یاددشات های خبری و تحلیلی یک خبرنگار

یادداشت های یک خبرنگار

یاددشات های خبری و تحلیلی یک خبرنگار

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

بحث پیرامون تعهد و تخصص و تقدم و تأخر هر یک بر دیگری سابقه ای دیرینه در تاریخ ایران دارد. موضوع تخصص و تعهد مقوله ای است که برای مدیریت هرچه بهتر یک مجموعه و یا اداره هر چه بهتر یک کشور باید به صورت همزمان با یکدیگر وجود داشته و همراه با یکدیگر عمل کنند. با این حال موضوع تقدم و تاخر هر یک از این دو و برتری هر یک بر دیگری موضوعی است که از سالیان دور وجود داشته تا جایی که مولوی هم در اشعار خود به آن اشاره کرده و می آورد:

تیغ دادن در کف زنگى مست                         به که آید علم، ناکس را بدست

اما در دوران پس از رنسانس رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و با ورود جریان تجدد و مدرنیته به ایران این بحث هم اگرچه از قبل وجود داشت داغ تر شد و در تمام اتفاقات تاریخی 200 سال گذشته ردپای ان را
می بینیم. در جریان مشروطه، ورود صنایع و فن آوری های مدرن به کشور، صنعتی شدن ایران، نهضت ملی شدن صنعت نفت، تحزب و حزب گرایی و همه اتفاقات سیاسی و اجتماعی این سال ها این مسئله وجود داشته و به وضوح خودنمایی می کند.

با این حال این موضوع در سال های پس از انقلاب به یکی از چالشی ترین موضوعات در تمام حوزه ها تبدیل شد و نمایش تمام اتفاقات و مجادلات مختلفی مثل: سنت و مدرنیته، عقل و ایمان، دین و تجربه و... در دعوای میان طرفداران تعهد و تخصص خلاصه می شد.

اگرچه این دعوا طرفینی مختلف و متفاوت از طرفداران صد در صد تخصص تا طرفداران صد در صد تعهد و افرادی هم به فراخور طرفداری از حضور توأمان این دو در میانه بود اما همواره وجود داشته و گویا قرار هم نیست پایان یابد.

از یک سوی این خط طرفداران تخصص آن را مهمترین و یا تنها شرط پیشرفت و موفقیت می دانند و غرب و جوامعی توسعه یافته را مثال خود می دانند و از سوی دیگر این خط طرفداران تعهد آن را اولین شرط برای آغاز موفقیت و فلاح می دانند و نبود آن را نشانه گمراهی و برای این موضوع از تجربیات مخرب وجود علم بدون دین در جوامع غربی مثال می آورند.

از آنجا که دنیای امروز به سمت علمی تر شدن به پیش می رود و علوم مختلف، در حال انفکاک و تجزیه به شاخه های خاص خود هستند، استفاده از متخصصان در رشته های مختلف، امری است غیر قابل انکار. اما نکته قابل بحث اینجاست که قطعاً تخصص، زمانی ارزش خواهد داشت که در اختیار اهداف عالی انسانی و الهی قرار گیرد، والا ابزاری خواهد بود در جهت ظلم و ستم به مردم و وسیله ای در به انحراف کشیدن آنان. از این رو، در تعابیر متون اسلامی، تخصص در کنار تعهد به عنوان یک ارزش مطرح شده است.

در این میان به نظر می رسد دعوای حیدری و نعمتی تخصص و تعهد نه تنها نتیجه ای در بر ندارد بلکه با مراجعه به سخنان امام راحل به عنوان منشور تمام نمای اداره جامعه و کشور خواهیم دید که این موضوع به خوبی در آن تبیین شده است. بدون شک یکی از شرایط کارگزاران نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره) تخصص به همراه تعهد آنان بوده است تا جایی که تاکید می کنند:"این مجلسی است که باید سیاست نه شرقی نه غربی را در جهان دوقطبی اجرا کند و احکام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی اسلام را که به طاق فراموشی سپرده شده بود و قرن ها منزوی بود، به صحنه آورد چنین مجلسی در کمیسیون های مختلفش کارشناسان و متخصصان متعهد و زبردست لازم دارد." (صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۵: پیام به مناسبت گشایش دومین دوره مجلس شورای اسلامی (۷/۳/۱۳۶۳)

از سوی دیگر نکته قابل بررسی توجه امام به دانشگاه و جریان آکادمیک به عنوان عاملی تعیین کننده و تأثیرگذار بر مسائل مختلف کشور است که بدون شک وجوب دو عنصر ذکر شده در این نهاد، دارای اهمیتی بسزا است. ایشان در سخنان خود درباره اهمیت و جایگاه دانشگاه، در ابتدای امر به نقش تعهد و تخصص اشاره می کنند:"این فاجعه است که ابزار علم در دست اشخاصى باشد که متعهد نیستند و اخلاق اسلامى ندارند و اگر علم تنها باشد، فقط در دانشگاه ها تحصیل علم باشد، در مدارس تحصیل علم باشد، این علم، انسان را به فنا مى کشد. منشأ همه گرفتاری هاى یک کشور از دانشگاه هست و حوزه هاى علمى. و منشأ همه سعادت ها، مادى و معنوى، از دانشگاه است و حوزه هاى علمى. اینکه نقشه هاى بزرگ براى نفوذ کردن در دانشگاه ها و تربیت کردن جوان هاى ما را به یک تربیت هایى که برخلاف مصالح کشورشان است، این براى این است، که اگر دانشگاه فاسد بشود، یک کشور فاسد مى شود." (همان، ج ۱۳، ص: ۴۱۴.سخنرانی در جمع  مدرسان و طلاب حوزه علمیه قم، دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه .جماران.(۲۷/۹/۱۳۵۹)

و شهید دکتر چمران، این درس آموخته مکتب امام خمینی چه زیبا این میانه را جمع می کند و در دوره ای که دعوای میان تعهد و تخصص برای اولین بار در سال های آغازین انقلاب آغاز شده بود تاکید می کند که:
می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آن را می پذیرم؛ اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۰ ، ۱۸:۴۲
سید فرید موسوی

در سال های بعد از 76 و اتفاقات آن دوران، همزمان با جو ملتهب دوران دوم خرداد فیلم آژانس شیشه ای اکران شد که یک سکانس آن باعث رنجش عده ای از بچه حزب اللهی ها شد. بچه حزب اللهی ها که در آن دوران برای خود موجودیتی در تقابل با جریان دوم خرداد قرار داده بودند و نشانه هایی مثل موتور هزار و... داشتند، سکانسی از آژانس که در آن عده ای با موتور هزار پیش حاج کاظم می آیند برای کمک و او می گوید:“دود این موتوری ها من و عباس را اذیت می کند” را توهین به حزب اله و نیروهای ارزشی قلمداد کردند و تا مدت ها در مقابل هرچه نام ابراهیم حاتمی کیا در آن بود موضع می گرفتند و البته او را هم در همان جریانی قرار می دادند که در تقابل با آن بودند. (و بگذریم که گویا این کدورت تا الان هم باقی مانده است!)

با این حال نزدیک به 10 سال بعد از آژانس شیشه ای فیلم دیگری ساخته شد (که از قضاء ابراهیم حاتمی کیا هم به مراحل ساخت آن سری زده بود) که نه تنها باعث رنجش بچه حزب اللهی ها بلکه باعث افراد دیگری هم شد. در سه گانه اخراجی ها بسیاری از افرادی که در جامعه ما و به خصوص طیف مذهبی حضور دارند نماد ها و مابه ازاهایی دارند که اگر در آنها خوب نگاه شود می توانیم مصادیق متعددی از آنها را در اطراف خودمان ببینیم. از بسیجی ای که هیچگاه به جبهه نمی رود، تنها مسئول نام نویسی است و قرار است روزی قسمت او هم بشود که به جبهه برود تا حاجی ای که برای ظاهرسازی و جلوه در مقابل مردم به جبهه می رود و به تمام رموز پاسور و قمار و... آگاه است و یا فرماندهی که نمی تواند بر خشم خود غلبه کند و یک پادگان را تنبیه می کند.

البته این ما به ازاها در بقیه اقشار هم وجود دارد که همین موضوع باعث می شود تا همه از این فیلم برنجند اما یکی از نقاط ضعف این فیلم را می توان در این موضوع دانست که این نمونه ها را از گذشته آغاز می کند اما به حالات امروزی آنها کمتر می پردازد.

با این حال به راستی رنجش ما تا چه حد به حق بوده است؟ آیا این افراد در جامعه ما حضور ندارند؟ آیا از تندوری های آژانسی ها تا تسامح و تساهل اخراجی ها نمونه ای در جامعه ما وجود ندارد و حتی خودمان جزوی از آن نیستیم؟

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۰ ، ۱۵:۳۱
سید فرید موسوی

سلام

به عنوان یک خبرنگار قصد دارم از این به بعد تحلیل ها و نظراتم را در این وبلاگ منتشر کنم.

تنها باید کمی منتظر باشید.

یا علی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۰ ، ۱۷:۱۷
سید فرید موسوی